نتایج جستجو : خاطرات نوجوانی

  • تهران (پانا) - گروه بعد با بوق و پرچم و قهقهه سوار شدند. درهای اتوبوس که بسته شد یکی داد زد: «حالا عقده‌ها رو خالی کنیم: احمدِ عابدزاده» و جمعیت دم گرفت: «هوو..هووو..هوو..هوو»، «مهدی مهدوی‌کیا.. هوو..هوو..هوو..هوو..» صدای جیغ و بوق‌های ممتد هم به دنبالش؛ اتوبوسی که از ورودی شرقی مجموعه آزادی راهی به سمت استادیوم صد هزار نفری در حرکت بود، پر از زنانی بود که با خاطره تیم ملی دوران نوجوانی‌شان داشتند به سمت اولین تجربه حضورشان در آزادی می‌رفتند.

۱